انسان گرایی با طعم رنسانس

زمانی که واژه " انسان‌گرایی " اولین بار پذیرفته شد ، نامعلوم است . با این حال ، مشخص است که هم در ایتالیا و هم پذیرش مجدد حروف لاتین به عنوان اصل فرهنگ انسانی ، مسئول نام انسان گرایان هستند و تقلید و تولید مثل شکل‌های ادبی آن در " یادگیری جدید " بیان شده‌است ؛ این در مقایسه با فرد گرایی قرون وسطایی در تضاد بود . در زمان دور ، اراسموس ، و لوتر ، واژه "umanisa " برابر با عبارت " classicist " یا " استاد کلاسیک " بود .

۱. انسان‌گرایی ایتالیایی

دانته از حروف باستانی تحسین کرده بود . ابتدا قصد داشت حماسه بزرگ خود را در شعر لاتین بنویسد . پترارک تلاش خود را برای تکثیر ورجیل گانچ به عنوان یک تلاش عادلانه می‌دانست . در مقدمه کار اصلی خود , Petrarc ساعت به خواهران Heliconian و مسیح , نجات‌دهنده جهان , متوسل شد . همچنین اشعار هومر را نیز مورد بررسی قرار داد ( گرچه او هرگز یونانی را یاد نگرفته ) , ستاتیوس و لوکانوس . او با دوستی‌های بسیاری از مردان prestigous , مردی که به نام Cardinal (Stephen Colonna ) برجسته بود , درهم شکسته شد . پترارک , pathfinder و نیز اندازه جنبش جدید است . دنیای کلاسیک را آرمانی می‌کرد . آگاهی classicist و آگاهی مسیحی او در نوشته‌های او آشکار شده‌است . تجربه‌های زندگی پیوسته در او parallels کلاسیک , خاطرات , انجمن‌ها را به وجود می‌آورد . ژولیوس سزار , Papirius مکان‌نما , nostri است , " ملت ما " ; پورهوس , هانیبال , Massinissa , externi , " خارجی " هستند . البته , میل مفرط به Latinity خالص و ترقی چنین قدرت عملی تقلید و تولید مثل , تصنعی بود که نه پترارک و نه جانشینان او از آن باخبر بودند . Boccaccio نه تنها خانم manist بود , بلکه با این صراحت هولناک , رهایی گوشت را به عنوان یکی از گرایش‌های unmistakable جنبش جدید آشکار ساخت . هر دو he , والا , والا , Enea , Enea Silvio , ( در جوانی ) , نشان می‌دهند که نفرت از طبقه cle rical , ترکیب ادبی را برانگیخته است. در عین حال در کاریکاتورهای خود که این رهبران دانش جدید دوست دارند نقاشی بکشند , هیچ رنجش اخلاقی وجود ندارد , اما به روشنی همچون دیو مردان جنگلی که خودشان از این چیزها لذت می‌برند . به همین دلیل , انسان گرایان ایتالیا , به این ترتیب , به هیچ وجه در تلاش برای اصلاح کلیسا به عنوان تلاش در شوراهای کنستانس و یا بال نگران نبودند . Poggio , منشی apostolic , با پاپ به کنستانس آمد , ولی بیشتر وقتش را صرف غارت کتابخانه صومعه‌های سوئیس برای طومارهای لاتین کرد . دفاع از ژروم پراگی قبل از آنکه شورا وی را به یاد کاتو از اوت یکا آورد . خبرنگار او , Lionardo برونی , در فلورانس به او هشدار می‌دهد که در مدح او از یک مرتد , محتاط‌تر باشد . در دستگاه پاپی , یک روح semipagan توسط انسان گرایان پرورش داده می‌شد . در 1447 , یکی از علاقمندان به طومارها , پاپ نیکولاوس پنجم شد . در عید پاک , Filelfo برجسته اومانیست از میلان به congratul نامه‌ای نوشت و او را در ارتفاع خود خورد . Filelfo رضایت عمومی از دانشمندان را نیز بیان کرد و همچنین the خود مسیح را نیز بیان کرد و در عین حال somewhat از fucata gentilium ... را نیز نوشت . چندی بعد در سال 1453 , Filelfo شخصا در دربار پاپ ظاهر شد . نیکولا the " Satyrae " را تا زمانی که آن‌ها را خوانده بود , حفظ کرد . پس از آنکه پاپ پیوس دوم به مقام پاپی رسید , پس از آنکه پاپ پیوس دوم به مقام پاپی رسید , به مقام پاپی رسید . یک پاپ اومانیست دیگر .

۲. کاراکتر جنبش

دیدگاه بسیار روشنی از جنبش Humanistic ممکن است از نوشته‌های زندگینامه‌نویس و ذی‌نفع لئو دهم بدست‌آمده باشد . پل Giovio ( Jovius ) در Elogia ( آنورس ، ۱۵۵۷ ) نمایشگاهی از آثار ادبی ، آغاز با دانته ، و از جمله پترارک ، Boccaccio ، برونی ، Beceadelli ، the ، Greeks ، Cardinal ، Cretan ، Trapezuntius ، Theodorus ، Argyropulos ، Chalcondyla ،،، and و Lasearis را نشان می‌دهد . همچنین او به ما لورنزو de ، Ermolao Barbaro ، Politian ، پیکو di و حتی Savonarola می‌دهد . اما حملات Savonarola's به پاپ الکساندر ششم . پدر سزار و Lucrezia ، به عنوان خیانت و felon رفتار می‌کنند . آکادمی Platonic of در فلورانس مسلما ً قدرت تجدید حیات سیاسی و اخلاقی patron لورنزو را نداشت . Bibienna ، مورد علاقه لیو X . در دربار Leo's ، این کاردینال بسیار بذله‌گو بود ؛ در دربار Leo's این کاردینال lascivio را به نام " Colandra " ساخت ، زیرا ترنتیوس بیش از حد جدی بود . حتی توماس مور و رویشلین نیز در این فهرست گنجانده شده‌اند . در میان دوستان آکادمیک latter's ، آهنگسازان ناشناس of satiric obscurorum virorum were were بودند که عامل دیگری بود که ag new را به سوی خود جلب کرد . انسان گرایان ایتالیایی در جنبش‌های reformatory قرن پانزدهم نگران نبودند . به طور شگفت آوری در اشعار ، به خصوص اشعار یونانی ، و حتی the Giovio می‌نویسد : " او مردی بود که اخلاق ناشایست داشت ." با این حال ، آن‌ها می‌دانستند که روابط دوستانه خانم intain با آن کشیش‌های رده بالاتر که منابع لازم برای حمایت از دانش جدید را در اختیار داشتند ، چگونه بود . آن‌ها اغلب ترفیع روحانی را ، مانند did ، که اسقف of شد ، پذیرفتند . بسیاری از اشعار لاتینی ایشان هنگامی که وارد کلیسا می‌شدند بسیار به خانم گادارد شباهت داشت . همه آن‌ها بیشتر به دیدن آثار اولیه لذت جنسی " نسبت به مطالعه عهد جدید علاقه‌مند بودند . چون آن‌ها تا حد زیادی از فساد روحانیان در رفتار خود تجاوز کردند ، هیچ علاقه‌ای به اصلاح دینی یا الاهیات نداشتند . در تمام مکاتبات of ، که از ۱۴۲۸ به ۱۴۶۲ گسترش یافت ، ولی یک یا دو بار ( deistic ) از نگرانی‌های معنوی ، هنگامی که ، در محاصره میلان توسط Francesco ، ۱۴۴۹ ، the ، شهر دوک متحمل رنج‌های شدید شد . جیکوب burckhardt از انسان گرایان می‌گوید که با تولید مثل شعر لاتین ، خود را تضعیف می‌کنند . اما چرا آن‌ها در کتاب اووید ، کاتولوس ، و امثال آن علاقه شدید به کاوش مبادرت کردند ؟ در بهترین آثار، ممکن است در نوشته‌های جدی their ، خداپرستی و pantheism ملایم دیده شود . در مجموع ، یونان در میان آن‌ها به ندرت به وجود می‌آمد ، و ostentation تولید مثل بیشتر آن‌ها را به لاتینی محدود می‌کرد .

۳- اراسموس

اراسموس روتردام در شغل و حرفه خود نقطه‌ای را نشان می‌دهد که در آن " یادگیری جدید " به هنگام جدایی از راه‌ها رسیده بود . نسبت به لوکیانوس علاقه شدیدی احساس می‌کرد ؛ Encomium Morioe ، که هجو تند تند تند تند تند تند و تیز بود ، با فساد روحانی به آرامی برخورد کرد . عهد جدید را ویرایش کرد و آن را به لئو دهم تقدیم کرد . او هیچ میل نداشت که کلیسای قدیمی را ترک گوید، با در نظر گرفتن مبلغ پاداش و حقوق بازنشستگی که دریافت کرده بودند ، همگی از امیران و روحانیان بودند که به حکومت پاپی وفادار بودند . وی چنین وانمود کرد که نمی‌تواند نوشته‌های لوتر را بخواند . اراسموس نوشت که " نهضت Luther's با آموزش ارتباط ندارد " و در عین حال به پاپ هادریانوس ششم نوشت . " من می‌توانم صدها گذرگاه پیدا کنم که در آن بولس حواری به آموزه ‌هایی که لوتر را محکوم می‌کنند ، و به هیچ بخشی از آن توجه نشان نمی‌دهند : من چیزی نوشته‌ام که می‌تواند بر علیه دستورها تثبیت‌شده عمل کند . من به جای این که شاهد انقلابی باشم که ممکن است منجر به این شود که کسی نمی‌داند چه چیزی باقی خواهد ماند . برخی دیگر ممکن است شهید شوند ، اگر دوست داشته باشند . من آرزوی چنین افتخاری را ندارم ، هیچ کاری برای لوتر ندارم ، اما اگر شما باید یک طرف را بگیرید ، آن طرف را بگیرید که به نفع لوتر است ." هنگامی که پنجاه سال داشت ، طولی نکشید که به ۱۵۱۷ در بال نوشت : " ترس عمده من این است که با احیای ادبیات یونانی ، ممکن است احیای شرک وجود داشته باشد. در پاییز سال ، هنگامی که آلمان مرکزی تحت‌تاثیر جنگ دهقانان قرار گرفت ، او نوشت : " ( ( رویشلین را به خاطر داری . کش‌مکش بین خدایان و دشمنان آن‌ها ، هنگامی که از قیام لوتر به میان آمد ، و پس از آن از این پس جهت به دست آوردن دوستان ادبیات در کاره‌ای لوتر بود ، به طوری که هر دوی آن‌ها را با هم ویران کرد ."

بن مایه:https://www.iep.utm.edu/humanism/

در صورتی که نظر خاصی دارید در قسمت نظرات بفرمایید

  انسان‌گرایی   رنسانس   انسان‌گرایی سکولار   رنسانس و انسان گرایی چه بودند؟   بازتاب ها و نتایج انسان گرایی رنسانس در تاریخ غرب   انسان گرایی در عصر رنسانس اسلامی   رنسانس فرهنگی و انسان گرایی اسلامی در عهد آل بویه   رنسانس فرهنگی و انسان گرایی اسلامی در عهد آل بویه  اومانیسم دینی و اومانیسم سکولار   رنسانس فرهنگی و انسان گرایی اسلامی در عهد آل بویه   جستجوهای مربوط به انسان گرایی رنسانس